( 108 )سوره كوثر اين سوره در مكه نازل شده و داراى 3 آيه است.

محتوى و فضيلت سوره كوثر

مشهور اين است كه اين سوره در مكه نازل شده است ولى بعضى احتمال مدنى بودن آن را داده ‏اند ، اين احتمال نيز داده شده است كه اين سوره دو بار نازل شده يكبار در مكه و بار ديگرى در مدينه ، ولى رواياتى كه در شان نزول اين سوره وارد شده ، قول مشهور را كه اين سوره مكى است تاييد مى ‏كند .

در شان نزول اين سوره مى‏ خوانيم : عاص بن وائل كه از سران مشركان بود ، پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات كرد ، و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره را از دور مشاهده كردند ، هنگامى كه عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند:با كه صحبت مى‏ كردى ؟ گفت : با اين مرد ابتر ! اين تعبير را به خاطر اين انتخاب كرد كه عبد الله پسر پيغمبر اكرم (صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) از دنيا رفته بود ، و عرب كسى را كه پسر نداشت ابتر ( يعنى بلا عقب ) مى ‏ناميد ، و لذا قريش اين نام را بعد از فوت پسر پيغمبر براى حضرت انتخاب كرده بود ( سوره فوق نازل شد و پيغمبر اكرم (صلى ‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) را به نعمتهاى بسيار و كوثر بشارت داد ، و دشمنان او را ابتر خواند).

توضيح اينكه : پيغمبر اكرم (صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خديجه داشت:يكى قاسم و ديگرى طاهر كه او را عبد الله نيز مى‏ ناميدند ، و اين هر دو در مكه از دنيا رفتند ، و پيغمبر اكرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) فاقد فرزند پسر شد ، اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود ، و كلمه ابتر را براى حضرتش انتخاب كردند.

آنها طبق سنت خود براى فرزند پسر اهميت فوق العاده‏اى قائل بودند ، او را تداوم‏ بخش برنامه ‏هاى پدر مى‏ شمردند ، بعد از اين ماجرا آنها فكر مى‏ كردند با رحلت پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) برنامه ‏هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند .

قرآن مجيد نازل شد و بطرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت ، و خبر داد كه دشمنان او ابتر خواهند بود ، و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد ، بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربه‏اى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام ، و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود به رسول الله (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.

در فضيلت تلاوت اين سوره در حديثى ( از پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) آمده است : من قرأها سقاه الله من انهار الجنة ، و اعطى من الاجر بعدد كل قربان قربه العباد فى يوم عيد ، و يقربون من اهل الكتاب و المشركين : هر كس آن را تلاوت كند خداوند او را از نهرهاى بهشتى سيراب خواهد كرد ، و به عدد هر قربانى كه بندگان خدا در روز عيد ( قربان ) قربانى مى ‏كنند ، و همچنين قربانى‏ هائى كه اهل كتاب و مشركان دارند ، به عدد هر يك از آنان اجرى به او مى‏ دهد .

نام اين سوره ( كوثر ) از اولين آيه آن گرفته شده است.

سورة الكوثر

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطيْنَك الْكَوْثَرَ(1) فَصلّ‏ِ لِرَبِّك وَ انحَرْ(2) إِنَّ شانِئَك هُوَ الأَبْترُ(3)

ترجمه:

بنام خداوند بخشنده مهربان

1 -ما به تو كوثر ( خير و بركت فراوان ) عطا كرديم.

2 -اكنون كه چنين است براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.

3 -مسلما دشمن تو ابتر و بلا عقب است.


تفسير : ما به تو خير فراوان داديم

روى سخن در تمام اين سوره به پيغمبر اكرم (صلى‏ الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) است ( مانند سوره و الضحى و سوره ا لم نشرح ) و يكى از اهداف مهم هر سه سوره تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاى مكرر دشمنان است .

نخست مى‏ فرمايد : ما به تو كوثر عطا كرديم ( انا اعطيناك الكوثر).

كوثر وصف است كه از كثرت گرفته شده ، و به معنى خير و بركت فراوان است ، و به افراد سخاوتمند نيز كوثر گفته مى ‏شود.

در اينكه منظور از كوثر در اينجا چيست ؟ در روايتى آمده است كه وقتى اين سوره نازل شد پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) بر فراز منبر رفت و اين سوره را تلاوت فرمود ، اصحاب عرض كردند : اين چيست كه خداوند به تو عطا فرموده ؟ گفت : نهرى است در بهشت ، سفيدتر از شير ، و صافتر از قدح ( بلور)در دو طرف آن قبه‏ هائى از در و ياقوت است....

در حديث ديگرى از امام صادق (عليه‏ السلام‏) مى ‏خوانيم كه فرمود : كوثر نهرى است در بهشت كه خداوند آن را به پيغمبرش در عوض فرزندش ( عبد الله كه در حيات او از دنيا رفت ) به او عطا فرمود.

بعضى نيز گفته‏ اند : منظور همان حوض كوثر است كه تعلق به پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مى‏ شوند.

بعضى آن را به نبوت تفسير كرده ، و بعضى ديگر به قرآن ، و بعضى به كثرت اصحاب و ياران ، و بعضى به كثرت فرزندان و ذريه كه همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا (عليهاالسلام‏) به وجود آمدند ، و آنقدر فزونى يافتند كه از شماره بيرونند ، و تا دامنه قيامت يادآور وجود پيغمبر اكرمند ، بعضى نيز آن را به شفاعت تفسير كرده و حديثى از امام صادق در اين زمينه نقل نموده ‏اند .

تا آنجا كه فخر رازى پانزده قول در تفسير كوثر ذكر كرده است ، ولى ظاهر اين است كه غالب اينها بيان مصداقهاى روشنى از اين مفهوم وسيع و گسترده است ، زيرا چنانكه گفتيم كوثر به معنى خير كثير و نعمت فراوان است ، و مى‏ دانيم خداوند بزرگ نعمتهاى فراوان بسيارىبه پيغمبر اكرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) ارزانى داشت كه هر يك از آنچه در بالا گفته شد يكى از مصداقهاى روشن آن است ، و مصداقهاى بسيار ديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.

به هر حال تمام مواهب الهى بر شخص پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) در تمام زمينه ‏ها حتى پيروزيهايش در غزوات بر دشمنان ، و حتى علماى امتش كه در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسدارى مى ‏كنند ، و به هر گوشه‏اى از جهان مى‏ برند ، همه در اين خير كثير وارد هستند.

فراموش نبايد كرد اين سخن را خداوند زمانى به پيامبرش مى‏ گويد كه كه آثار اين خير كثير هنوز ظاهر نشده بود ، اين خبرى بود از آينده نزديك و آينده ‏هاى دور ، خبرى بود اعجازآميز و بيانگر حقانيت دعوت رسول اكرم (صلى‏ الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) .

اين نعمت عظيم و خير فراوان شكرانه عظيم لازم دارد ، هر چند شكر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمی كند ، بلكه توفيق شكرگزارى خود نعمت ديگرى است از ناحيه او لذا مى‏ فرمايد : اكنون كه چنين است ، فقط براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن ( فصل لربك و انحر).

آرى بخشنده نعمت او است ، بنابر اين نماز و عبادت و قربانى كه آن هم نوعى عبادت است براى غير او معنى ندارد ، مخصوصا با توجه به مفهوم رب كه حكايت از تداوم نعمتها و تدبير و ربوبيت پروردگار مى‏ كند .

كوتاه سخن اينكه عبادت خواه به صورت نماز باشد ، يا قربانى كردن مخصوص رب و ولى نعمت است ، و او منحصرا ذات پاك خدا است.

اين در برابر اعمال مشركان است كه براى بتها سجده و قربانى مى‏ كردند ، در حالى كه نعمتهاى خود را از خدا مى ‏دانستند ! و به هر حال تعبير لربك دليل روشنى است بر مساله لزوم قصد قربت در عبادات.

بسيارى از مفسران معتقدند كه منظور نماز روز عيد قربان ، و قربانى كردن در همان روز است ، ولى ظاهرا مفهوم آيه مفهوم عام و گسترده ‏اى است هر چند نماز و قربانى روز عيد يكى از مصداقهاى روشن آن است .

تعبير به و انحر از ماده نحر كه مخصوص كشتن شتر است ، شايد به خاطر اين است كه در ميان قربانيها شتر از اهميت بيشترى برخوردار بود ، و مسلمانان نخستين علاقه بسيار به آن داشتند ، و قربانى كردن شتر بدون ايثار و گذشت ممكن نبود.

در اينجا دو تفسير ديگر براى آيه فوق ذكر شده است:

1 -منظور از جمله و انحر رو به قبله ايستادن به هنگام نماز است ، چرا كه ماده نحر به معنى گلوگاه مى ‏باشد ، سپس عرب آن را معنى مقابله با هر چيز استعمال كرده است ، و لذا مى‏ گويند منازلنا تتناحر يعنى : منزلهاى ما در مقابل يكديگر است .

2 -منظور بلند كردن دستها به هنگام تكبير و آوردن آن در مقابل گلوگاه و صورت است ، در حديثى مى‏ خوانيم : هنگامى كه اين سوره نازل شد پيغمبر اكرم (صلى ‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) از جبرئيل سؤال فرمود : اين نحيره اى كه پروردگارم مرا به آن مامور ساخته چيست ؟

جبرئيل عرض كرد : اين نحيره نيست ، بلكه خداوند به تو دستور مى ‏دهد هنگامى كه وارد نماز مى‏ شوى موقع تكبير ، دستها را بلند كن ، و همچنين هنگامى كه ركوع مى ‏كنى يا سر از ركوع برمى‏ دارى ، و يا سجده مى‏ كنى ، چرا كه نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همين گونه است ، و براى هر چيزى زينتى است ، و زينت نماز بلند كردن دستها در هر تكبير است .

و در حديثى از امام صادق (عليه‏ السلام‏) مى‏ خوانيم كه در تفسير اين آيه با دست مباركش اشاره كرده و فرمود : منظور اين است كه دستها را اينگونه در آغاز نماز بلند كنى به طورى كه كف آنها رو به قبله باشد.

ولى تفسير اول از همه مناسبتر است ، چرا كه منظور نفى اعمال بت‏ پرستان است كه عبادت و قربانى را براى غير خدا مى‏ كردند ، ولى با اين حال جمع ميان همه معانى و رواياتى كه در اين باب رسيده است هيچ مانعى ندارد و به خصوص اينكه در باره بلند كردن دست به هنگام تكبيرات روايات متعددى در كتب شيعه و اهل سنت نقل شده است ، به اين ترتيب آيه مفهوم جامعى دارد كه اينها را نيز شامل مى‏ شود .

و در آخرين آيه اين سوره با توجه به نسبتى كه سران شرك به آن حضرت مى ‏دادند مى ‏فرمايد : تو ابتر و بلا عقب نيستى ، دشمن تو ابتر است ! ( ان شانئك هو الابتر).

شانى‏ء از ماده شنئان ( بر وزن ضربان ) به معنى عداوت و كينه - ورزى و بدخلقى كردن است ، و شانى‏ء كسى است كه داراى اين وصف باشد.

قابل توجه اينكه : ابتر در اصل به معنى حيوان دم بريده است و انتخاب اين تعبير از سوى دشمنان اسلام به منظور هتك و توهين بود ، و تعبير شانى‏ء بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمى‏كردند ، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود ، در حقيقت قرآن مى‏ گويد : اين لقب خود شما است نه پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏).

از سوى ديگر همانگونه كه در شان نزول سوره گفته شد : قريش انتظار مرگ پيامبر (صلى‏ الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) و برچيده شدن بساط اسلام را داشتند ، چرا كه مى‏ گفتند او بلا عقب است ، قرآن مى‏ گويد تو بلا عقب نيستى ، دشمنان تو بلا عقب ‏اند !

نكته‏ ها:

1 -فاطمه (عليهاالسلام‏)

و كوثر گفتيم كوثر يك معنى جامع و وسيع دارد ، و آن خير كثير و فراوان است ، و مصاديق آن زياد است ، ولى بسيارى از بزرگان علماى شيعه يكى از روشن ترين مصداقهاى آن را وجود مبارك فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) دانسته ‏اند ، چرا كه شان نزول آيه مى‏ گويد : آنها پيغمبر اكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) را متهم مى‏ كردند كه بلا عقب است ، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى‏ گويد : ما به تو كوثر داديم .

از اين تعبير استنباط مى‏ شود كه اين خير كثير همان فاطمه زهرا (عليهاالسلام‏) است ، زيرا نسل و ذريه پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) به وسيله همين دختر گرامى در جهان انتشار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند ، بلكه آئين او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ كردند ، و به آيندگان ابلاغ نمودند ، نه تنها امامان معصوم اهل بيت (عليهم ‏السلام‏) كه آنها حساب مخصوص به خود دارند ، بلكه هزاران هزار از فرزندان فاطمه (عليهاالسلام‏) در سراسر جهان پخش شدند كه در ميان آنها علماى بزرگ و نويسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آئين اسلام كوشيدند .

در اينجا به بحث جالبى از فخر رازى برخورد مى‏ كنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى‏ گويد : قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) خرده مى‏ گرفتند ، بنابر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مى ‏دهد كه در طول زمان باقى مى‏ ماند ، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند ، در عين حال جهان مملو از آنها است ، اين در حالى است كه از بنى اميه ( كه دشمنان اسلام بودند ) شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند ، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنها است ، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه و .

2 -اعجاز اين سوره

اين سوره در حقيقت سه پيشگوئى بزرگ در بردارد : از يكسو اعطاء خير كثير را به پيغمبر نويد مى‏ دهد ( گر چه اعطينا به صورت فعل ماضى است ، ولى ممكن است از قبيل مضارع مسلم باشد كه در شكل ماضى بيان شده ) و اين خير كثير تمام پيروزيها و موفقيتهائى را كه بعدا نصيب پيغمبر اكرم (صلى‏ الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) شد ، به هنگام نزول اين سوره در مكه قابل پيش ‏بينى نبود ، شامل مى ‏شود.

از سوى ديگر خبر مى‏ دهد كه پيغمبر (صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) بلا عقب نخواهد بود ، بلكه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت.

از سوى سوم خبر مى‏دهد كه دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود ، اين پيشگوئى نيز تحقق يافت ، و چنان دشمنانش تار و مار شدند كه امروز اثرى از آنها باقى نمانده است ، در حالى كه طوائفى همچون بنى اميه و بنى عباس كه به مقابله با پيغمبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) و فرزندان او برخاستند روزى آنقدر جمعيت داشتند كه فاميل و فرزندان آنها قابل شماره نبود ، ولى امروز اگر هم چيزى از آنها باقى مانده باشد هرگز شناخته نيست .

3 -ضمير جمع در باره خدا براى چيست ؟

قابل توجه اينكه در اينجا و در آيات فراوان ديگرى از قرآن مجيد خداوند با صيغه متكلم مع الغير از خود ياد مى‏ كند مى ‏فرمايد : ما كوثر را به تو عطا كرديم ! اين تعبير و مانند آن براى بيان عظمت و قدرت است ، زيرا بزرگان هنگامى كه از خود سخن مى ‏گويند نه فقط از خود كه از مامورانشان نيز خبر مى‏ دهند ، و اين كنايه از قدرت و عظمت و وجود فرمان بردارانى در مقابل اوامر است .

در آيه مورد بحث كلمه ان نيز تاكيد ديگرى است بر اين معنى ، و تعبير به اعطيناك و نه آتيناك دليل بر اين است كه خداوند كوثر را به حضرتش بخشيده و اعطا فرموده است ، و اين بشارتى است بزرگ به پيغمبر اكرم تا در برابر ياوه ‏گوئيهاى دشمنان قلب مباركش آزرده نشود ، و در عزم آهنينش فتور و سستى راه نيابد ، و بداند تكيه‏ گاه او خدائى است كه منبع همه خيرات است و خير كثير در اختيار او نهاده.

خداوندا ! ما را از بركات اين خير كثير كه به پيامبرت مرحمت فرمودى بى نصيب مگردان.

پروردگارا ! تو مى‏دانى ما آن حضرت و ذريه طاهرينش را از صميم دل دوست داريم ، ما را در زمره آنان محشور كن.

بارالها ! عظمت او و آئينش بسيار است روز به روز بر اين عظمت و عزت و شوكت بيفزاى.

آمين يا رب العالمين .

پايان سوره كوثر.